شب قدر
بسم الله الرحمن الرحیم دیشب برای اولین بار تو ماه رمضون امسال قسمت شد که با هم بریم مسجد .اونم شب بیست و سوم ماه رمضون. من حاضر بودم حتی شده 10 دقیقه هم بریم و بعد برگردیم .منتظر اذیت کردن و گریه و بیقراری ات بودم .اما خوب حتی یه چند دقیقه هم برام غنیمت بود . شام که خوردیم (البته بعد کلی مکافات ،چون این روزها به شدت بد غذا شدی ) ویتامین هات رو دادم و حساب سیر و تکمیل راه افتادیم به سمت مسجد .بر خلاف همیشه که شیک و پیک میکردمت و کلی اسباب بازی و خوراکی برمیداشتم ، چون میدونستم موندگار نیستی نه چیزی برات برداشتم نه لباس خاص و سربند برات بستم . اما امان از زود قضاوت کردن من ، اونقـــــــــــــــــــدر خوب بود...
نویسنده :
رزماری
13:29